ظاهراً هر دو کلمه حکایت آواز صوت دنبک و طبل و نظایر آن باشد. دیمبول و دیمبو. بمعنی طبل و نقاره زدن با برجستن وفروجستن. (یادداشت لغتنامه). رجوع به دیمبول شود
ظاهراً هر دو کلمه حکایت آواز صوت دنبک و طبل و نظایر آن باشد. دیمبول و دیمبو. بمعنی طبل و نقاره زدن با برجستن وفروجستن. (یادداشت لغتنامه). رجوع به دیمبول شود
در اصطلاح عامیانه، حکایت صوت دایره و دنبک. از اتباع است به معنی تنبک زدن و برجستن. (از لغت محی شوشتر) : دمبل و دیمبو نقاره، عروس تنبان نداره داماد رفته بیاره، ساق و سلامت نیاره. (از ترانه های عامیانه)
در اصطلاح عامیانه، حکایت صوت دایره و دنبک. از اتباع است به معنی تنبک زدن و برجستن. (از لغت محی شوشتر) : دمبل و دیمبو نقاره، عروس تنبان نداره داماد رفته بیاره، ساق و سلامت نیاره. (از ترانه های عامیانه)